مرثیهایی برای سوسن
میخواهم، به طور بیهوده سمبلیکی، مرگ به دست بیاورم.
بدون هشیاری، بیهوش،
از تن و جانام، دریوزهمندی و فرزانگی در برود.
به پاکدامنی قدس و شرافت تقوا، احتیاجی ندارم. ادامه مطلب
مرثیهایی برای سوسن
میخواهم، به طور بیهوده سمبلیکی، مرگ به دست بیاورم.
بدون هشیاری، بیهوش،
از تن و جانام، دریوزهمندی و فرزانگی در برود.
به پاکدامنی قدس و شرافت تقوا، احتیاجی ندارم. ادامه مطلب
_ پارهای از یک رمان منتشر نشده ادامه مطلب
در اسب دست بردن
چهار نعل، درد را در زهدان زه کردن
سم بر فنر خاک کوبید
برگشت، به کلمه:
دویدن، بافته شدن و جا ماندن
سوراخی مثل یک نقطه
پر شدن با پاره شدن
باز شدن باب الشبهه: ادامه مطلب
وقتی شنیدم مرده است
تمام روز به بیهودگی سه شکل حرف سین به حروف مشابه و به حروف تنها فکر میکردم
به اینکه مطیع کردن زبان به از کار افتادن حواس میانجامد
زبان فریبخورده بیمار میشود
اما شهامت پذیرش بیماری را ندارد ادامه مطلب
“صبح سر رسیده و میگوید بخواب: تاریکی است”
سمیرا یحیایی
یک – گلوی پالتو در خواب
به این دلیل که صدا را خشک میکند وَ علامت اول را بر گونهها و پشت پلکها برآورده میسازد
و البته شب را تمام بیدار مانده وُ سینهی من را گرم کرده است
دو – اول نور میافتد روی گردنام یا صدای میافتد بیا نزدیک یا صوت مخلخل شُشها بیرون لاک فلسریزان روی سینهام ادامه مطلب
«و گفت: تحیّر چون مرغی بُوَد که از ماوای خود بشود به طلب چینه، و چینه نیابد و دیگر باره راه ماوی نداند.» (ابوالحسن خرقانی)
1
میآیم بیرون از تاریکی، و دستم را میدهم به تو؛ به دستت که از گذشته دراز کردهای. میآیم دستت را میکِشم و دست میزنم به گذشتهام. ای ایستاده از آن اتاق با زبانی درآورده به سوی من! گذشته را بر میدارم و چمدانم را بر میدارم و میآیم بیرون از تاریکی، مستقیم به اتاق رو برو میروم و مینشینم توی گلدان و از آوندهاش بالا میروم، مینشینم روی فرش و به آن وارد میشوم، مینشینم روی سینهات و به آن وارد میشوم. میآیم بیرون از تاریکی با تمام خودم دست دراز میکنم از آن اتاق به تو که از گذشتهات آمدهای، زبانم را در میآورم به سوی تو. ادامه مطلب
نشر اینترنتی مطرود منتشر میکند. ادامه مطلب
سنگ شده بودم. سنگ کف رودخانه. که به نوعی خشونت خانگی محسوب میشود
انگار که از چالوس، فلفل شیرین بخری و تند باشد یا کدو تنبل بخری و زرنگ باشد
انگار که آخرین پیامبر، آنقدر معجزه نکند که عمرش تمام شود یا اولین انسانی که به مریخ میرود، تمساحِ نیل باشد با چهار متر قد و صد سال عمر. فضانورد تقلبی، فضانورد چینی، تکنولوژی فوق پیشرفته، مالکیت عمومی بر ابزار کار مثل آچارفرانسه و آچار شلاقی، مالکیت خصوصی بر ابزار استراحت مثل مونیکا بلوچی و عمارت ماسایوشی سان در کالیفرنیا ادامه مطلب