کمونیستها از آنچه فکر میکنید به شما نزدیکترند
کسی که در اتوبوس صندلیش را به دیگری میدهد کمونیست است.
کسی که از عابربانک رسید نمیگیرد کمونیست است.
کسی که کفشش را واکس نمیزند کمونیست است.
کسی که پالتویی دارد که جیبش عمودی است کمونیست است.
کسی که کلاه ندارد کمونیست است.
کسی که در اتوبوس کتاب میخواند کمونیست است.
کسی که پیاده راه میرود کمونیست است.
کسی که شعر میگوید کمونیست است.
کسی که دیر میخوابد کمونیست است.
دانشجو کمونیست است.
معلم کمونیست است.
کارگر کمونیست است.
کسی که بدون چنگال غذا میخورد کمونیست است.
کسی که بدون دستکش ظرف میشوید کمونیست است.
کسی که رنج میبرد کمونیست است.
کسی که سر تکان میدهد کمونیست است.
آنکس که میگوید خدا یکتاست پول را نشناخته است، کسی که پول را نمیشناسد کمونیست است.
کسی که دست تکان میدهد کمونیست است.
کسی که دم تکان میدهد سگ است.
هر خیاط کمونیست است.
آنکس که پیتزای پپرونی در دهانش خاکستر شد کمونیست است.
آنکس که آتش زیر خاکستر است کمونیست است.
آنکس که وقتی بود غم نان داشت کمونیست است.
آنکس که وقتی نبود، غم نانخواران داشت کمونیست است.
آنکس که برای آخرین صبحانهاش اولین روزنامه را خرید کمونیست است.
آنکس که برای آخرین سیگارش اولین فندک را خرید کمونیست است.
آنکس که در قوّادخانهای به وسعت یک ملت زیست، کمونیست بود.
آنکس که در زرّادخانهای به وسعت یک کشور زندگی میکند کمونیست است.
مرده ای که زنده شد کمونیست است، چون فردی که او را زنده کرد کمونیست بود.
آنکس که روزی یک بار کارت ملی اش را شارژ میکند کمونیست است.
آنکس که دکهی سیگار فروشی دارد کمونیست است.
آنکس که پروانه شکار میکند کمونیست است.
آنکس که خنده را ساخت کمونیست بود؛ کمونیست میخندد.
هنرِ بزرگ، تخریب است؛ هنرمند بزرگ کمونیست است.
کسیکه بعد از چای، سیگار میکشد کمونیست است؛ به همان اندازهی فردی که قبل از چای سیگار میکشد.
این شعر را به نام خود بزنید؛ شاعرِ این شعر نام ندارد، شاعر بینام کمونیست است.