شعر

 

“اصوات طولانی
سورچیان لاغر مرگ‌اند” پرویز اسلامپور

درازکش به ملافه‌ای که سردی سنگ صاف می‌کند
درازکش به راز بزرگ دهان
راز بزرگ بلع
درازکش به اشاره‌ی کم‌خون
اشاره‌ی تار
به اشیا
به نیم‌خیز شدن
به تکیه‌ جستن و بال کوبیدن هوا
به نا‌به‌خود ندیدن دریا
بگو که نام چیست
کبودی چیست
حدفاصل چیست ادامه مطلب